marefatia سلام به همه ی دوستای گل خودمون!!!
ما5دوست(مینا،نرگس،حنانه،زهرا و صبا)تصمیم گرفتیم که یه وبلاگ عالی درست کنیم و این کارو کردیم و امیدواریم که با کمک تک تک شما بتونیم وظیفه مون رو به خوبی انجام بدیم.
|
بهار شاخه شاخه زمستان را پشت سر گذاشت،پله پله به ملاقات ما آمد و کوچه کوچه روشنی پراکند. بهار آمد و قندی که در دل اسفند آب شده بود را به طربناکی شفافی که در ریشه ی گیاهان جریان داشت پیوند زد،سکون و سکوت زمستانی کوچ کرد،حالا زلالی در سر شاخه های درختان قدم می زند. بهار آمد با بنفشه هایی که به قول شاعران تمام وطنشان جعبه ای چوبی در کنار پیاده روهایی است که موتورسواران از آن می گذرند. بهار آمد با پرندگانی که تا دیوار نه چندان بلند حیاطمان پایین آمده و گاه پیشاپیش رهگذران دانه برمی چینند از کوچه هایی که عابرانی قدیمی دارد. بهار آمده است،این را جیب های دوخته شده ی کت های نوی کودکان و پیراهن تازه اتو شده پدران و تبسم طربناک دخترانی می گوید که سرمای زمستان را در اجاق پدریشان فراموش کرده اند. فصل بهار آمد و لبخند زد درخت خود را به آب و آینه پیوند زد درخت بهار سرشارتر از همیشه زمستان را طی کرد و در مویرگ های حیات جریان یافت.سرمای دی در آفتاب نورسته ی فروردین ذره ذره آب می شود. و این است افسانه ی بهار و فرا رسیدنش توسط زهرا [ یکشنبه 91/12/27 ] [ 11:0 عصر ] [ marefat students ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : سیب تم] [Weblog Themes By : SibTheme.com] |